تا آمدم بگم تابانتر از خورشید نیست وقتی چشمان تو را دیدم منصرف شدم.
تا آمدم بگم دریا بسیار پهناور است وقتی دل عاشق تو را دیدم منصرف شدم.
تا آمدم بگم زندگی زیباست تو را دیدم زندگی زیباتر شد .
تا آمدم بگویم ((من)) وقتی تو را دیدم ((ما)) جایگزین این کلامم شد.
اگر ابرها باریدن را فراموش کنند ،اگر چشمها گریستن را فراموش کنند ، اگر لبها خندیدن را فراموش کنند ،اگر قلبها دوست داشتن را فراموش کنند ،من هرگز تو را فراموش نمیکنم .روزی تو را فراموش میکنم که مرگم فرا رسد!!!
تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطرها و نورها ،نشانده ای مرا اکنون به زرورقی ز عاجها و زابرها و ز بلورها . مرا ببر امید دلنواز من ، ببر به شهر شعرها و شورها.
شب مستی را بهانه کردم تا صبح گریستم .
تا کسی نداند من عاشق کیستم .
هرگز ندیدم بر لبی لبخنده زیبای تو را
هرگز نمیگیرد کسی در قلبم جای تو را .
امیدوار م که از این متن خوشتون اومده باشه. نظر یادتون نره