خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوشا راهی که پایانش تو باشی
خوشا چشمی که رخسار تو بیند
خوشا ملکی که سلطانش تو باشی
من به این 2 تا جمله خیلی اعتقاد دارم شما چطور؟
?:زندگی به دو نیم است نیمه ی اول به انتظار نیمه ی دوم و نیمه ی دوم در حسرت نیمه ی اول.
?:عشق صدای سازگار است و بلای ماندگار .
من که عشق خاصی ندارم اینو واسش بفرستم ولی شما اگه دارین حتمآ این کارو بکنین.
به نام آنکه فانوس عشق را در ظلمت قلبم جای داد.
سینه ام را می شکافم و با قلمی از اشک و مرکبی از خون برایت می نویسم :
سلام بر تو که لطیف تر از باران و سرخ تر ازگلهای محبتی و زیباتر از شاخسار عشقی.
من غم را درسکوت و سکوت را در شب و شب را در بستر و بستر را برای اندیشیدن به تو دوست دارم.
اگر چشمان من دریاست تویی فانوس شبهایش
اگر حرفی زدم از گل تویی معنا و مفهومش
قلم بتراشم از هر استخوانم
مرکب گیرم از خون رگانم
بگیرم کاغذی از پرده ی دل
نویسم بر تو دوست مهربانم:
درد عشق و عاشقی درمان ندارد
راز عشق و عاشقی پایان ندارد .
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
با جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه ی بازیگران
اول به دست آرم تو را بعدآ گرفتارت شوم
و اما چند جمله ی زیبا در مورد عشق :
عشق:
تنها مرضی است که بیمار از آن لذت میبرد.
عشق:
زودتر از نسیمی که بر بوستان میوزد نمود پیدا میکند.
عشق:
معمولآ نوعی عذاب دردناک است ولی دور ماندن از ان مرگ است.
زندگی زیباست نه به زیبایی حقیقت
حقیقت تلخ است نه به تلخی انتظار
انتظار سخت است نه سختی جدایی
ا
میدوارم که راضی شده باشین.
نظر یادتون نره!!!